Posts

A heart-written piece from a girl deprived of education

Image
  The arrival of the Taliban, the beginning of the season of darkness and misfortune Afghanistan. Their only motto since their arrival has been to suppress girls. As a girl during the life of Talabani Emirate in Afghanistan, I experienced bitter and shocking experiences and all kinds of mental pressure. And these bitter experiences and various mental and emotional pressures are not limited to me alone, but have spread to the generation of Afghan girls. Every day a new deprivation, every day a new restriction and every day a new news about women moving away from the cycle of life. For almost two years, we have been deprived of going to schools and universities, which is one of our basic rights. I am very disappointed, I am worried about my uncertain future. What is our sin? Because we are girls. It's like being burned alive. In Afghanistan, thousands of girls like Farkhunde have been set on fire. Their hearts, their pure hearts, their clothes are all burnt. Dark smoke is coming from

دلنوشته ای از دختر محروم از آموزش

Image
  ورود طالبان، آغاز فصل تاریکی و بد بختی  افغانستان. تنها شعار شان از زمان ورود سرکوب کردن دختران بوده است. به عنوان یک دختر درطول عمر امارت طالبانی در افغانستان تجربه های تلخ و تکان دهنده و انواع فشار روحی را تجربه کردم. و این تجربه های تلخ و فشار های گوناگون روحی و روانی تنها به خودم خلاصه نمیشود بلکه دامن گیر نسل دختران افغانستان شده است. هر روز یک محرومیت تازه، هر روز محدودیت جدید و هر روز خبری تازه از دور شدن زنان از چرخه حیات و زندگی. ما تقریبا دو سال میشود که از رفتن به مکاتب و پوهنتون ها که یکی از حقوق اساسی مان است بازمانده ایم.  خیلی نا امید شده ام نگران آینده ای نا معلوم خود هستم.  مگر گناه مان چیست؟ چون دختر هستیم. مانند این میماند که زنده زنده به آتشم بکشند. در افغانستان حالا هزاران دختر مانند فرخنده به آتش کشیده شده اند. قلب شان، دلهای پاک شان، لباس های شان همه سوخته اند. از همه دودی تاریکی میبرآید ولی کسی نیست که احساس کند. این بوی سوختگی از کجاست.  من و خانواده ام بعد حکومت طالبان در زیر چتر فقر زندگی میکردیم. پدرم بیکار، مادرم بیکار، خواهرانم افسرده و همه و همه سرگردان

Story of Raihana and Kabul Trio

Image
My name is Raihana Reha. I am from Afghanistan, and I am a musician. I played the piano and learned music in Afghanistan, which was not easy for a girl. In my society, women don't have the same rights as men when it comes to studying, working, or being treated as human beings. Unfortunately, women still do not have equal rights in my country. This affects about half of the population, preventing them from working due to societal norms and constraints. For girls, going to school has always been challenging, even before the Taliban government. Sometimes, families did not allow their daughters to attend school due to fear of the security situation. When they allowed their children to go to school for a better life, they faced safety concerns. As a result, many girls stayed at home.  In some cases, parents arranged marriages for their daughters at a young age, robbing them of their right to choose whom they marry and where they live. This lack of autonomy extended even to their mothers

من دختر افغانم

Image
من دختر افغانم همان  که عزم شکست ناپذیری موجب عزت و سربلندی کشورش است. ‌ دختری که روی شجاعتش واژه مردانگی گذاشتند همان که در حفظ وطنش مردانه وار میجنگد.  آری!  من دختر افغانم! زیباتر از گل های بهاری، قشنگتر از ستاره های درخشنده آسمان.  از بلندای پیامبر و بدخشانم، سرو خرامانم و از شفقنای پکتیا.  خنده هایم پر لاجورتر از بند امیر، لهجه شیرینم در قصه های غزل.  دختری که قلبش پر از غصه‌ های تنهایی، پر از احساس پنهانی است.  من دختر افغانم که در هر گستره آفرینشش شایسته گی خود را به گواهی تاریخ همگانی کرده.  دختری که در کلامش بیان‌ عشق شعر های حافظ را نقاشی کرده  و در تاریکی ها به مانند ماه بر‌ همه جا می درخشد دختری که قلبش به مانند رود خانه های پنجشیر طلاطمی از مهر و محبت است. من دختر افغانم!  جنجگویی که با اسلحه علم و دانش نامرد ها را نابود میسازد  و در این دشت های خشک روزنه یی برای امید است.  دختری که به غرور، شجاعت و غیرتش همه جهان حیران است.  من دختر افغانم!  خلق و اصلم احسن ز ملک سلیمان است.  گر بیافگنانم در قفس، با دانشم چنان پرواز کنم که برای دوباره گرفتنم راهی نیابند و بخاطر آباد کردن

Website development bootcamp

Image
Website development bootcamp: Empowering Afghan Girls through CodeGreenAfg Introduction: As a refugee in Pakistan after the fall of Afghanistan, life was challenging, especially not being able to attend school due to documentation issues. I found myself feeling lost and hopeless, longing for the days when I could be back in my country, learning and growing with my peers. However, amid this turmoil, I discovered a ray of hope - coding. Determined to make a difference, I started teaching myself how to code and found inspiration in the process. This led me to create CodeGreenAfg, a project aimed at empowering girls in Afghanistan through education and technology. A Journey of Impact: With a passion to share my knowledge, I posted about CodeGreenAfg on my Instagram, and to my surprise, 30 girls joined my online coding class. I woke up early every day to teach them, and I made sure to share the session recordings with those who couldn't attend live. Witnessing their enthusiasm and eag

Nekokari Project !

Image
Nekokari Project - Empowering Children, One Step at a Time The Nekokari for Children project holds a special place in my heart, as it was one of the very first initiatives I embarked on alongside my sisters. Our mission was simple yet profound: to support children working on the streets, striving to provide for their families. We knew we had to make a difference in their lives, no matter how small. Our journey began by collecting clothes, money, books, and shoes from our neighbours  and friends. It was heartening to see the community coming together to support our cause. We took the donations, washed them, and added our contributions before carefully organizing and packing them to distribute among the children in need. Time and again, we repeated this act of kindness, spreading joy to those we could reach. Initially, we hesitated to share our efforts on social media, focusing solely on making a positive impact. However, as our projects gained momentum, we realized the potential of soci

مراقبت از صحت روان و دختران افغان

Image
  مراقبت از صحت روان و دختران افغان !  در وضعیت فعلی و  شرایط چالش برانگیز افغانستان، مراقبت از سلامت روان مهم تر می شود. این مقاله بر اساس بحث های قبلی ما است تا به طور خاص به چالش های جوانان افغان، به ویژه دختران، با توجه به رویدادهای اخیر که  با آن مواجه هستند، بپردازد. علیرغم موانعی که ممنوعیت تحصیل دختران و محدودیت های کار و دسترسی به دانشگاه توسط طالبان ایجاد شده است، شناخت انعطاف پذیری و قدرت در جوانان افغان ضروری است. با تمرکز بر سلامت روانی، تقویت سیستم‌های حمایتی، و حمایت از تغییر، می‌توانیم جوانان افغان، به‌ ویژه دختران را برای عبور از این مشکلات توانمند کنیم و زمینه را برای آینده‌ای روشننتر فراهم کنیم. ممنوعیت تحصیل دختران و محدودیت های کار و دسترسی به دانشگاه که توسط طالبان اعمال شده است،  دختران را عمیقا متاثر کرده است. این شرایط چالش‌ های سلامت روانی موجود با آسیب‌ های ناشی از جنگ، احساس ناامیدی، از دست دادن و فرصت‌ های محدود را تشدید می‌ کند. با این حال،  باید تاکید کرد  که مقاومت  و عزم راسخ در میان جوانان افغانستان ادامه دارد و این امر  پایه های تغییرات معنادار را  در